آخرین جلسه ی کانون در ترمی.. که تموم شد و رفت!

به نام خدایی که باران را آفرید تا سرزمین عاشقان آتش نگیرد

سلام دوستان، سلام هم کانونی های گرامی
به نوشته ی بی سر و ته من خوش آمدید.
نمی تونم قول بدم حوصلتون سر نره.. هر وقت حرفام تموم شد صداتون می کنم!

سه شنبه 26 آذر ماه

یه ضرب المثل ایتالیایی هست می گه «Il buongiorno si vede dal mattino» و معنیش اینه که روز خوب از همون صبحش معلومه... آفا جون غلطه! اشتباه محضه!

من و خانم سمیعی جاتون خالی سه شنبه امتحان آزمایشگاه تجزیه داشتیم، با یکی از اون استادایی که ذاتشون ماسته و پییییرت می کنه!
عجب امتحانی هم گرفت! خدا هدایتش کنه..
به هر حال، بهتون بگم کههههه اصلا شروع خوبی نبود.. اصلا! خودم شخصا با قصد خود کشی از علوم بدو بدو آمدم امور فرهنگی!
اما با اینکه اصلا شروع خوبی نداشت.. اون روز فوق العاده بود!

وقتی رسیدم اتاق تمرین دیدم بچه ها هستنو حسابی شاد و سر حال اند.. خیلی هم خوب! بعدش هم که خانم سمیعی و جناب آقای دبیر رسیدنو جاتون خالی کیک و چای خوردیم (از اون کیکایی که فقط کیمیا درست می کنه!)

بعد از کمی حرفو بگو و بخند بخاطر ترسی که از جلوی دیگران ساز زدن دارم از بچه ها خواستم که برن اتاق بالا صحبت کنند..
چون با استادم جناب آقای خسروی کلاس داشتم! (برای اولین بار در طول ترم! همه دست بزنید!)
از آقایون موسوی و اسکندری و دانشگر و پرهیزکار مجددا معذرت خواهی می کنم اگر با لحن بدی صحبت کردمو و ناراحت شدید، خلاصه ببخشید!

بعد از کلاسم هم آخرین جلسه ی کانون در ترمی که گذشت تشکیل شد. بسم ا... !
تازه رسیدیم به اصل قضیه! تنها منظور از این پست اینه که افرادی که در جلسه حضور نداشتند و به دلایلی نتونستن بیان چیزی رو از دست ندن..
اما از اونجایی که با حافظه ی یک جلبک طرفید ممکنه یه سری از نکات رو فراموش کنم پس همین الآن از بچه هایی که بودند خواهش می کنم که اگر چیزی رو نگفتم حتما توی کامنت ها ذکر کنید، ممنون می شم.



1- همکاری بچه ها در اجرا ها و برنامه های مختلف

اولین بحث جلسه در مورد مسئولیت (نا)پذیری و کمک در برنامه های مختلف بود... آخرین برنامه ی کانون برنامه ی «نغمه های آسمانی» بود. درسته که لازم نیست همگی بریم روی سن اما کارهای پشت صحنه و هماهنگی و پخش پوستر و اینا کم نیست! همیشه به کمک احتیاج هست! برای اجرای این برنامه نیرو کم بود و بچه ها دست تنها (من خودم از جانب خودم معذرت می خوام که کمک نکردم) اما در هر صورت تجربه شد..
کمک هم نخوان بکنند حد اقلش اینه که کسی که یک مسئولستی رو می پذیره انجام وظیفه کنه!
هر کس هر مسئولیتی رو به عهده بگیره وظیفشه اون کارو انجام بده.. اگر به دلایلی دیگه نتونه باید اعلام برکناری کنه تا از کس دیگه ای برای کمک درخواست شه.
این تجربه ی خوبی بود، از الآن به بعد افرادی رو که قراره برای کارگاه ها مختلف فعالیت کنند از قبل تعیین می شن و سریعتر کادری که قراره کار کنه مشخص می شه.

2- Budget

به زودی یه سری صفحات تبلیغاتی روی وبلاگ گذاشته می شه که با هر بار کلیک روی آنها (هر IP در یک روز) 225 تومان به حساب کانون موسیقی ریخته می شه.
(در این بخش جلسه بین علمای ریاضی کانون بحث می شه که به ازای هر 5 نفر چقدر به کانون می رسه که در این میان...
ناگهان...
جناب آقای نائب دبیر آقای رضادوست بلند می شن و می گن (البته بلند نمی شن) : من یه نکته دیگه بگم؟
آقای پرهیزکار : جانم؟
آقای رضادوست : این کیکه مال کیه؟
آقای پرهیزکار : نوش جان
و این بحثم با خنده ی بچه ها تموم شد.
کسی به کیک شکلاتیه خانم سمیعی نه نمی تونه بگه!)
اما در کل هر کس ایده ای داره، فکری نظری چیزی که بتونه به بودجه ی کانون کمک کنه خوشحال می شم تو نظرات بخونم.

3- اتاق کانون

تا پایان امتحانات تمرین نداریم و اتاق کانون درش بسته است. عزیزان از 25 دی ماه لطفا لطفا لطفا وبلاگ و اینارو چک کنید. خواهشا! حتما یه پست برای اولین جلسه ی ترم بعد گذاشته می شه.

4- کنسرت عید

برنامه ی موسیقی عید کاملا دست کانونه! در فاصله ی بین 6 اسفند و 12/13 اسفند (قبل از اینکه دانشجوها خودشون تعطیل کنند برن) اجرا می شه.
فعلا برای این کار سرپرست نداریم و برای اجرا کمک و همکاریه همه ی همه ی همه ی شماها لازمه. منتظر دستور و حرف یه نفر نباشیم، کاملا با هم کار کنیم.
و از اینجا یه سری..

5- فعالیت های گروهی انجام می شوند
برای مثال یه سری افراد مسئولیت طراحی پوستر رو به عهده می گیرن، یه سری دیگه... که دبیر و نائب دبیر خودشون در پست های بعدی به این گروه بندی ها می پردازند. حتما بعد از امتحانات به وبلاگ سر بزنید!

6- کارگاه تاریخ موسیقی

این دومین کارگاه آموزشیست که به امید خدا کانون اجرا می کنه.
از بزرگان موسیقی دعوت می شه تا در باره ی تاریخ موسیقی در ژانر های مختلف صحبت کنند. یا بلیط فروشی خواهیم داشت یا ثبت نام خواهیم کرد.می شه با پول بدست آمده از این راه هم یه هدیه خوب برای کسی که دعوت می شه خریداری کرد. همه ی این ها در حد یک طرحه، ایده ای حرفی چیزی هست یادتون نره حتما توی نظراتتون بگید.

7- اجرای کنسرت کردی (شخصی)

 جناب آقای محمد عزیزی (که خودشون هم مدیر اجرایی خواهند بود) با همکاری کانون موسیقی این برنامه رو در فاصله ی 25 بهمن تا 5 اسفند در تالار ابو ریحان اجرا خواهند کرد. لازم به ذکره که در جلسه رای گیری شد و اعضای کانون که حضور داشتند موافقت خودشونو با این اجرا اعلام کردند. پوسترینگ و بلیط فروشی با کانونه!
دبیر هم توضیحات خوب و مفصلی در باره ی نحوه ی بلیط فروشی دادند که انشاا... در یک پست جداگانه به اون می پردازیم.

8- کنسرت (با هنرمندی گروه بانوان!!)

با فشردگی برنامه ها استقبال دانشجویان برای کنسرت اومدن کم می شه. به این دلیل تاریخ این اجرا به اوایل اردیبهشت موکول شد. درسته که قراره ژانر های مختلف کار شه اما خوب نیست همه ی برنامه ها پشت سر هم دیده بشه...
نظر؟ انتقاد؟

9- ترانه ی شهیدان دانشگاه


کانون با کمک همه ی بچه ها می خواد یه سرود برای شهیدان دانشگاه اجرا کنه. در جلسات آینده حتما درباره اش بیشتر صحبت خواهیم کرد.



و اما...
جلسه که تموم شد بلند نشدیم بریم..
نشستیم.. بچه ها ساز زدند.. خوندند.. گفتند.. خندیدند.. حسابی جمعمون جمع بود!
واقعا خیلی خوش گذشت!
آقای موسوی یه ترانه رو کامل با جدیت تمام خوند! آقای خسروی و خانم شفیعی سنتور زدند!
بجه ها پیانو زدند و آواز خوندند!
آقای پرهیزکار هم بالاخره یه تیکه از «سلام آخر» رو خوند!
من خودم اصلا دلم نمی خواست بلند بشم برم و الآن فقط منتظرم تاریخ جلسه ی بعدی مشخص بشه!

امیدوارم همگی خوب باشید و سازهاتون کوک باشه
سرتونو خیلی درد آوردم اما من از اولشم گفته بودم!!

الآن دیگه حرفام تموم شد و می تونید بیدار شید!

انشاا... که همتون امتحاناتون عالی بشه و ترم آینده فقظ چهره های خندان ببینم!
خدا قوت


Arrivederci! :D

نظرات 9 + ارسال نظر
گلسا دوشنبه 2 دی‌ماه سال 1392 ساعت 21:38

به به دست شما درد نکنه خسته نباشید ،خیلیم کامل و جامع بود ، اصلانم خسته کننده نبود، من که نشستم و به و شو خوندم

sadaf دوشنبه 2 دی‌ماه سال 1392 ساعت 22:23

man nabudaaaam

علی نقی سه‌شنبه 3 دی‌ماه سال 1392 ساعت 00:01

خانم منصوری از بس خندیدم که دل درد گرفتم، واقعا مرسی...
قلمتون حرف نداره :-)
الحق که انتصاب شما کاری بس صحیح و بی غش بوده است.
به امید دیدار همگی بعد از امتحانات. البته انشاالله که زودتر... :-)

شیما سه‌شنبه 3 دی‌ماه سال 1392 ساعت 00:32

من ی چیزی الان ب ذهنم رسید واسه بودجه ی کانون...!!!
میگم چطوره اگه بچه ها لطف کردن و کیک یا چیز دیگه اوردن واسه جلسه ها،تو جلسات بفروشیمش:)))))
مشتری پروپا قرص و دست ب نقدم ک تجربه نشون داد زیاد داره!!:)))))
البته شوخی کردم؛))

شیدا سه‌شنبه 3 دی‌ماه سال 1392 ساعت 14:22

چقدر خوب نوشتیییییین :-D من که نتونستم تو جلسه بیام دیگه کاملا فهمیدم چه خبر بوده :-D

مهرشاد.پ چهارشنبه 4 دی‌ماه سال 1392 ساعت 02:05

ممنونم از شما خانم منصوری
بسیار جامع و کامل بود
از شما و همه دوستان میخوام که به پروفایلشوم برن و از اون طریق در قسمت نظرات، 2 نظر تایید نشده و "الزاما" پاسخی که به اون 2 نظر داده شده رو حتما حتما حتما بخونید.

مهرشاد.پ چهارشنبه 4 دی‌ماه سال 1392 ساعت 02:26

ضمنا بهتره که بعد از این در صورت طولانی بودن متن، پس از نوشتن چند خط آغازین، بقیه مطالب پس از اعمال آیکون "ادامه مطلب" مرقوم بشن.
بسیار ممنون از توجهتون

صابره تیموری چهارشنبه 4 دی‌ماه سال 1392 ساعت 18:13

عالی بود مثل همیشه گزارشت.. حرف نداشت.

نریمان پنج‌شنبه 5 دی‌ماه سال 1392 ساعت 19:36

سلام

داشتم درس میخوندم خیلی خسته بودم گفتم ی سری بزنم به وبلاگ
خییلییی خووب نوشته بودین اصلا خستگیم در رفت الان میرم دوباره درس میخونم
ممنون :)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد