نشستِ سرتاسری، تشکیل گروه‌هایِ موسیقی برایِ اجراهایِ بهارِ 92

 

سه‌شنبه، ساعتِ 12 تا 1، جلسه‌یِ بزرگی خواهیم داشت در اتاقِ جلساتِ امور فرهنگی، که درِش گروه‌هایی رو مشخص می‌کنیم و برنامه‌یِ کنسرت‌شون رو تدوین می‌کنیم؛ و زمانی رو هم برایِ تمرینشون در کانون اختصاص می‌دیم. 

 

جدایِ از کنسرت، گروه‌هایی رو هم نیازمندیم برایِ برنامه‌های کوچیکترِ مناسبتی؛ از جشن‌هایِ فارغ‌التحصیلیِ انجمن‌علمی‌ها بگیرین تا بزرگ‌داشت‌ها و از این دست. 

 

گروه‌هایِ بانوان و گروه‌هایِ آقایان. 

 

 

جلسه‌ی مهمی‌یه؛ به این خاطر که تکلیفِ کنسرت‌هایِ بهارِ درحالِ‌اومدن مشخص می‌شه. توصیه‌ام به کسایی که می‌خوان در دانشگاه اجرایی داشته باشن و می‌خوان از فرصت و در واقع "سِن" ای که کانونِ موسیقی براشون فراهم می‌کنه استفاده کنن، اینه که تو این جلسه شرکت کنن. 

 

از سایرِ علاقه‌مندهایِ فرم‌پرکرده هم ایمِیلَن دعوت خواهم کرد. 

 

به دوستانتون اطلاع بدین، و نگرانِ سطحِ نوازنده‌گی‌ یا دانشِ موسیقی‌تون هم نباشین؛ برایِ هر سطحی هم نیاز هست، هم "پله". 

  

 

در کانون خواهد گذشت

فردا، دوشنبه، ساعتِ 11:45، از سرِ ذوق، قراره چند نفر دورِ هم جمع شیم، و اولین-بهره‌داریِ موسیقایی کنیم از اتاقِ کانون؛ "ساز بزنیم". 

 

هر که آید، خوش آید، خوشی آرد. 

 

 

اولین گزارش

 

امروز ساعتِ 11 همدیگرو در امورِ فرهنگی ملاقات کردیم، و بلافاصله واردِ عمل شدیم.

  

اول که با یه "اتاق، اعضاء. اعضاء، اتاق" اعضا رو به اتاق و برعکس معرفی کردم، و بعدتر، شروع کردیم به غبار زدایی از جسم و روحِ اتاق. البته با پارچه و شیشه‌شوی و طِی‌گونه و این داستان‌ها.

  

بعدتر هم که خودِ من یه در جست‌وجویِ کامپیوترِ ازدست‌رفته (گم‌شده؛ به معنایِ واقعی) در سطحِ کلِ ساختمونِ امور فرهنگی داشتم که نهایتن موفقیت‌آمیز بود و نامبرده به زودی تا آغوشِ خانواده‌‌اش حمل می‌شه.

  

دیگه، قسمتِ مهمِ دیگه اینه که در موردِ چیدمانِ وسایل و استفاده از فضا صحبت کردیم، اینکه چه قسمت‌هایی از اتاق برای ما - کانونِ موسیقی - باشه و چه قسمتی برایِ کانونِ تئاتر و چه قسمتایی برایِ هر دو، و کلی ایده در موردِ اتاق و چیزهایی که کلن نیاز داریم.

  

فکرایِ خوبِ دیگه‌ای هم مطرح شد که به تدریج و دونه‌دونه تو وبلاگ مطرحشون می‌کنم و در موردشون حرف می‌زنیم.

  

.

  

من شنبه با خانم رهبری (دبیرِ کانونِ تئاتر) قرارِ ملاقاتی دارم و می‌خواهیم که در موردِ تقسیم و تخصیصِ فضا-زمانِ اتاق صحبت کنیم، و همین‌طور کیفیتِ چگونگیِ باهم‌بودن‌ها و باهم‌نبودن‌ها. من چیزهایی که با کسایی که امروز بودن در موردشون به توافق رسیدیم رو انتقال می‌دم و سعی می‌کنم که در موردِ این‌ها، با خانمِ رهبری به اتفاقِ نظر برسیم.

  

از بچه‌هایِ امروز کسی اگه بتونه شنبه تو این ملاقاتِ من و خانمِ رهبری حضور داشته باشه و همراهیم کنه، خیلی‌خوب می‌شه.

  

بهتر می‌بود که اعضایِ بیشتری از کانون امروز می‌بودن و در موردِ این تخصیص نظر می‌دادن.

  

.

  

اسامیِ اعضایی که امروز اومدن و تو این فعالیت حضور داشتن به این شرحه:

  

فرزانه فتاحی

پوریا امیدی

نریمان اسعدی

امیر سلیمی

امیرحسین موسوی

آبتین نریمانی

  

آقایِ میرسعیدی اعلام کرده بودن تو نظراتِ پستِ قبل که 10 تا 4 نمی‌تونن بیان، و درست هم اعلام کرده بودن.

  

خانم صادقی می‌شد این طور از کامنتشون استنتاج کرد که فقط بعد از ظهر می‌تونن بیان.

  

خانم زارعی ایده‌یِ دو-روزه‌شدنِ این پروژه رو مطرح کردن و گفتن یک‌شنبه می‌تونن بیان "و میان".

  

اما 4 نفرِ دیگه تو لیستی که اعلام کرده بودن که امروز می‌یان وجود داره، که امروز نیومدن: خانم‌ها نیکی‌پی، منصوری، سدهی راد و آقای بهرامی.

   

4 نفری که اسم بردم متأسفانه تو نظرها هم چیزی نگفته بودن که گفته‌ شون رو منسوخ کنه.

  

فکر می‌کنم درست این باشه که این چند نفری که قرار کردن بیان و نیومدن، برای کسایی که به قرارشون عمل کردن و اومدن و هم کسایی که قرار نذاشته بودن و با این حال اومدن، توضیح بدن. ذیلِ همین پست تو نظرها.

   

پ.ن: جا داره بستایم تلاش و اومدنِ خانم فتاحی رو با اینکه گفته بودن که سختشونه و تمرین دارن، و همین‌طور آبتین نریمانی رو، که درست روزی رو برایِ ورودش به کانون انتخاب کرد که کاملن آگاه بود به این که قراره کارِ فیزیکی انجام بشه درش بیشتر تا کارِ دیگه‌ای، و با این کارش، من رو کاملن به "متعلق بودن"ش مؤمن کرد. آقایِ سلیمی هم که دیگه جایِ خود دارن.  

 

 

پ.ن 2: قرارِ یکشنبه ساعتِ 12 سرِ جایِ خودش هست.

  

سقفی برای کانون، و معناهاش

 

چهارشنبه، روزی‌یه که قراره همت کنیم و از خجالتِ در و دیوارِ خسته، شاکی، و البته منتظرِ اتاقِ جدیدِ کانون در بیایم. 

 

کانونِ موسیقی‌یه، و باید هنری و موسیقی‌آنه آراییده بشه. از ایده‌هایِ کلاسیکی مثلِ پوستر می‌شه، تا مدرن‌بازی در آوردن‌هایی نظیر چیدنِ سورئالِ کتاب‌ها تو کتاب‌خونه، یا که برعکس گذاشتن مانیتور، مثلن. 

 

"ذوق"، اون چیزیه که خلق می‌کنه، و نهایتن معجزه. 

 

حالا فعلن از گردگیری شروع کنیم؛ واسه معجزه وقت هست! 

 

ولی به فکرِ اعجاز باشین از الان. 

 

 

اسامیِ زیر اعلامِ علاقه‌مندی و آمدن کردن برایِ روزِ جهانیِ احیایِ اتاقِ کانونِ موسیقی: 

 

پوریا امیدی 

سیدامیرحسین موسوی 

بهرام عبداله پور 

نگار نیکی‌پی 

رومینا سدهی راد 

حمید میرسعیدی 

سارا صادقی 

مهسا منصوری 

نیلوفر زارعی 

فرزانه فتاحی 

 

معنیش مُسلَمَن اینه که قراره چهارشنبه ببینمشون. 

 

در موردِ ساعت، نظر بدین تا انتخاب کنیم؛ من از 9 تا حداکثر 1 می‌تونم باشم، و خاطرنشان کنم که باید باشم! (البته بودنم برایِ صرفِ ورود به اتاق و کار فکر می‌کنم می‌تونه کافی باشه؛ به این معنا که کسایی اگه لازم بود بعد از 1 بمونن، می‌تونن بمونن.) 

 

 

و نهایتن اینکه اگه کسی احساسِ پشیمونیِ عمیق می‌کنه که اسمشو تو این لیست ننوشته، راه واسه بازگشت هنوز بازه: تو نظرات اعلام کنه. 

 

فربد فرازنده‌مهر 

 

 

اضافهشده: نتیجه: قرارِ ما فردا ساعتِ 11 امورِ فرهنگی خواهد بود. یکشنبه هم برایِ ساعتِ 12، کار رو با کسایی که میخواستن کمک کنن و فردا نمیتونستن، ادامه میدیم. 

معنا کردنِ کانون

 

خب. 

 

از دوستان تقاضا می‌کنم که برایِ این پست نظر بذارن؛ و تو نظرشون، خودشون رو معرفی کنن، رشته‌شون رو و اینکه ورودیِ چه سالی هستن، و آدرسِ ایمیلشون رو هم بذارن. و این رو هم که، آیا در جلسه‌یِ امروز (دوشنبه 7اُمِ اسفند) حضور داشتن یا نه. 

 

کسانی که حضور داشتن و حرفی موند که نشد بزنن، با شخصِ بنده در مورد صحبت‌هایی که (البته به علتِ تعددِ موضوع خیلی هول‌هولی و با عمق و دقتِ کم) صورت گرفت انتقاد یا مخالفتی دارن، یا کلن نظری در موردِ چیزی مربوط دارن، تو همون نظرشون بگن. 

 

یه نمونه‌یِ خوب: 

فربد فرازنده‌مهر 

ریاضی محض، ورودیِ 87 

farbod_mp2002@yahoo.com 

بله 

1) مگه تخته وایت بورد اختراع نشده که انقدر به صرافت بیافتیم واسه نشون دادنِ چیزی نوشتنی؟ 

2) به نظرم بهتره که هر جلسه اسامیِ کسایی که تو اون جلسه حاضر می شن، نوشته بشه: اولین قدم برای رسیدن به اتفاقِ صورت‌جلسه‌نوشتن. 

3) مگه قرار نبود آخرِ جلسه اتاقِ کانون رو ببینیم؟ چرا کسی یادآوری نکرد؟! 

"  

 

فربد فرازنده‌مهر 

هارمونیِ سرآغاز

 

مدتِ کوتاهی، پیانیست و آکومپانیمانِ گروهِ کرِ استاد لوریس هُویان در دانشکده هنرهایِ زیبایِ تهران بودم. طبیعتن، مثلِ هر گروهِ کرِ دیگری، قبل از شروعِ تمرین‌هایِ اصلی، کُریست‌ها باید صداهاشان را "گرم می‌کردند".

 

پیانو ملودیِ ساده‌ای را می‌نواخت، و گروه کر همزمان، ملودی را یک‌صدا – اونیسون – آوا می‌کردند. اما ملودی "برهنه"نیست؛ "هارمونیزه" است: آکوردها به دنبالِ هم می‌آیند؛ درجه‌ی یک در مدِ ماژور، چهار، یک، پنج، یک، مینورِ چهار، یک و مدولاسیونِ کروماتیک و دوباره همین روند درتونالیته‌یِ نیم-پرده-بالاتر...فضا با هر قدمِ نیم-پرده‌ای که تونالیته برمی‌داشت، چند گام از "زمین" فاصله می‌گرفت؛ گویی همه با هم، آماده‌یِ پرواز می‌شدیم؛ چیزِ مشترکی را هدف گرفته بودیم؛ چیزِ مشترکی را، مطمئن، هدف گرفته بودیم: "هارمونیِ سرآغاز"، تعبیرِ آواییِ این "هم‌آهنگیِ اولیه"مان بود.

...

 

امروز جشنِ تولدِ صفر-سالگیِ این وبلاگ است.

 

احساسی که الآن در من است، شبیهِ همان احساسی‌ست که هنگامِ نواختن پیانو در آن لحظات داشته‌ام.

  

این‌ها را گفتم، که چهل‌صفحه سیاه نکنم و آخرش هم مدالِ طلایِ ناکامی در رساندنِ منظور بگیرم؛ مطمئنن اندازه‌یِ حرفم، چندجمله نیست.

  

.

 

تولدِ این وبلاگ رو به شما و خودم تبریک می‌گم.

 

 

فربد فرازنده‌مهر 

دبیرِ کانونِ موسیقیِ دانشگاهِ شهید بهشتی