**قابل توجه اعضای شورای مرکزی**

اعضای شورای مرکزی لطفا تا روز یک شنبه مورخ 1392/10/29 موارد زیر رو به دست من برسونن:

1- کپی کارت دانشجویی ... 2عدد

2- کپی کارت ملی ... 2عدد

در صورتی که منو در محل کانون پیدا نکردید حتما باهام تماس بگیرید چون فقط تا یک شنبه زمان داریم.


ممنونم

مهرشاد پرهیزکار

اولین جلسه رسمی کانون موسیقی در ترم دوم سال 1392


سلام

به همین سادگی یک ترم گذشت. تغییراتی در ساختار کانون موسیقی شکل گرفت و نظم خاصی به کانون تزریق شد. از همه شما دوستان ممنونم...بخاطر اینکه کنار من بودید و منو همراهی کردید.


ما "کانون موسیقی" هستـــــــــــــــــیم


اما از دید من هرچه که تا به الان از کانون موسیقی دیدیم یک ورژن موقت و امتحانی بود که نقاط قوت و ضعفشو شناسایی کردم و الان میخوام که در یک قالب جدید به شما کانونی ها ارائه ش بدم.

...پس به کمک همتون نیاز دارم...


در اولین جلسه رسمی کانون که روز سه شنبه مورخ 1392/11/08 راس ساعت 12 در محل کانون موسیقی برگزار خواهد شد، حرف های بسیاری واسه گفتن دارم!

پس الان دیگه از همه دعوت نمیکنم که در جلسه حضور پیدا کنند بلکه از اونایی میخوام بیان به جلسه که هدفشون کمک به من در به تحقق رسوندن برنامه های جدیده.

ماه بهمن و اسفند، بسیار پر کار و ثمر بخش خواهد بود به این دلیل که تعدد برنامه ها بسیار زیاده و نیاز به افرادی دارم که علاوه بر مسئولیت پذیریشون در بین بچه ها اعتماد سازی لازمو هم بتونن به وجود بیارن.


از همه شما عزیزان ممنونم که هستـــــــــید

منتظرتون هستم

دبیر کانون موسیقی

مهرشاد پرهیزکار


تولد تولــــــــد تولــــــــــــــــــــــــــدت مبارکــــــــ*

امروز روز تولد یک عضو بسیـــــــــــــــار عزیز و دوست داشتنی، فعال و تاثیر گذار کانون موسیقیه.

خانم مهسا منصوری بنده به عنوان یک عضو از این خانواده ی بزرگ به شما تبریک میگم و امیدوارم همیشه شاهد پیشرفت و موفقیتتون باشیم. از خدای بزرگ، براتون شادی روز افزون و عمر با عزت خواستارم.


یه پیشنهاد کوچولو

ضمن عرض تسلیت ایام سوگواری امتحانات پیشنهادی داشتم و آن اینکه در صورت امکان قسمتی در سایت به عنوان آرشیو آثار اجرا شده در دانشگاه توسط اعضا اختصاص یابد که در آن فایل تصویری یا اقلا فایل صوتی با حجم کمتر قرار داده شود که هم دوستانی که نتوانسته اند کارها را ببینند استفاده کنند و هم اینکه کارنامه ای از فعالیتها باشه که شاید روند رو به رشد کارها رو نشون بده. البته اگه بشه کیفیت قابل قبول صوتی از کارها تهیه کرد و به شرطی که امکانات سایت هم اجازه بده.

کتاب صوتی...

لینک زیر مربوط به همکاری بنده با کانون فیلم و عکس در تهیه و تنظیم اولین کتاب صوتی کانون فیلم و عکس دانشگاه بوده.

گویا این اثر که صدا برداری، تدوین صدا، انتخاب و ساخت آهنگ های متن و میکس و مسترینگ آن بر عهده ی اینجانب بوده جزء 4 اثر برتر جشنواره انتخاب شده و برای داوری نهایی، تیم کتاب صوتی به مراسم اختتامیه دعوت شده اند.

مدیر تولید این پروژه خانم سبا حق طلب بودن.

http://filmclub-sbu.blogsky.com/1392/10/09/post-3659

یه خبر شاید جالب...

با شروع ترم جدید هفته ای یک جلسه باقلاما ی الکتریکی به کانون اورده می شه ...
جزییات بیشتر با شروع ترم گفته می شه !!!

گمگشته به کانون باز آمد...

آقای غلامی باهام تماس گرفتو ازم خواست سریعا به امورفرهنگی برم

خودمو رسوندمو دیدم که هدیه ای واسه کانون داره

عکس زیر، گیتار بِیسی رو نشون میده که قدمتش بیش از 40 سال است

پشت این گیتار زیبا که از معروف ترین برندهای گیتار بِیس به حساب میاد برچسب اموال دانشگاه شهید بهشتی با بارکد ثبت خورده که نشون دهنده ی قدمت، سال خرید و سال اهدای این ساز به کانون موسیقی بوده. شاید این گیتار هم همچون پیانو رویال ابوریحان اهدایی فرح به دانشگاه باشه!!

معرفی نامه

سلااااااام و صد سلااااااام به همه ی بر و بچه های دوست داشتنی کانون @نت


کیمیا رییس سمیعی هستم (همون کیمیا بهم بگین راحتترم ) ورودی 91 رشته ی شیمی محض .

تو یکی از روزای عادی و تکراری ِ دانشگاه , تصمیم گرفتیم با دوستم بریم فیلم دهلیزو ببینیم .... اول برنامه آقای فرازنده مهر پیانو میزدند ... چنان به وجد اومدم  ^_^ همون لحظه به خودم قول دادم در اسرع وقت بیام کانون موسیقی .هر چند من خیلی سعادت نداشتم که از حضور ایشون تو کانون استفاده کنم ... تا من اومدم ایشون رفتن :(



من حدودا 5-6 سال پیانو زدم البته خیـــــــــــلـــــــــــی خیــــــــــــــــــــــلـــــــــــــــــــی پراکنده زدم , مفیدش شاید 2 سال بشه :/

 2 سال هم ارگ زدم صرفا جهت اینکه یکم آهنگای 6/8 یاد بگیرم و در جواب ِ فامیل که میگفتن تو این چند سال که پیانو زدی چی بهت یاد دادن !!! ... با چندتا از این آهنگا سر گرمشون کنم . (فامیلای ما فقط آهنگای 6/8 ُ آهنگ حساب میکنن !!!! )

بیشتر به موسیقی پاپ و سنتی علاقه دارم و به موسیقی کلاسیک هم... تا حدودی ... اصلا علاقه ندارم .

یکی از تفریحاتِ اعتیادآوری هم که اخیرا پیدا کردم اینه که , نت آهنگا رو گوشی در بیارم .


با اینکه مدت خیلی خیلی کمی ِ که اومدم کانون اما تو همین مدت کم , خیلی بهم کمک شده . :) یکی از مهمتریناش این بود که تا قبل از اینکه بیام کانون , هرگز هرگز هرگز , نمیتونستم جلوی کسی ساز بزنم ... اما اونقدر تو کانون جو ِ خووبی بود و هست که من به خودم این اجازه رو دادم تا برای اولین بار تو کـــــل زنــــــدگیم جلوی ِ چند نفر , ساز بزنم . اولین بار که اومدم تو کانون ساز زدم , اوونقــدر پام میلرزید که آقای پرهیزکار اومد پاشو گذاشت رو پدال که تکون نخوره @پوزخند ولی الان خــیـــلـــی بهتر شدم . بازم مرسی 


  خیلی دوست دارم و امیدوارم که بتونم یه سهمی تو موفقیت کانون داشته باشم .


در ضمن ببخشید اگه زیاد حرف زدم و سرتونو درد اوردم :)





اخبار کانون

امروز با جناب آقای دکتر جهانگیری دیداری داشتم.

ترانه شهدای دانشگاهو پیوست شده با فرم درخواست برنامه، بهشون ارائه دادم.

استقبال بی نظیری از طرح شد.

به دلیل اینکه خواستار این مهم بودم که صاحب امتیاز این اثر دانشگاه شهید بهشتی باشه تا بتونه فرآیند مجوز گرفتنو به راحتی پشت سر بذاره قرار بر این شد در جلسه شورای فرهنگی دانشگاه که هر دو هفته یک بار برگزار میشه این طرح مطرح بشه و ترانه در حضور صاحب نظران خوانده بشه، تایید بشه و در صورت توافق کانون موسیقی رو در انجام این طرح حمایت کنن.

2 هفته دیگه این جلسه برگزار میشه

در صورتی که خبری از سوی مسئولین در مورد تایید یا رد طرح گرفتم شمارو هم مطلع میکنم.


دبیر کانون موسیقی

مهرشاد پرهیزکار

آخرین جلسه ی کانون در ترمی.. که تموم شد و رفت!

به نام خدایی که باران را آفرید تا سرزمین عاشقان آتش نگیرد

سلام دوستان، سلام هم کانونی های گرامی
به نوشته ی بی سر و ته من خوش آمدید.
نمی تونم قول بدم حوصلتون سر نره.. هر وقت حرفام تموم شد صداتون می کنم!

سه شنبه 26 آذر ماه

یه ضرب المثل ایتالیایی هست می گه «Il buongiorno si vede dal mattino» و معنیش اینه که روز خوب از همون صبحش معلومه... آفا جون غلطه! اشتباه محضه!

من و خانم سمیعی جاتون خالی سه شنبه امتحان آزمایشگاه تجزیه داشتیم، با یکی از اون استادایی که ذاتشون ماسته و پییییرت می کنه!
عجب امتحانی هم گرفت! خدا هدایتش کنه..
به هر حال، بهتون بگم کههههه اصلا شروع خوبی نبود.. اصلا! خودم شخصا با قصد خود کشی از علوم بدو بدو آمدم امور فرهنگی!
اما با اینکه اصلا شروع خوبی نداشت.. اون روز فوق العاده بود!

وقتی رسیدم اتاق تمرین دیدم بچه ها هستنو حسابی شاد و سر حال اند.. خیلی هم خوب! بعدش هم که خانم سمیعی و جناب آقای دبیر رسیدنو جاتون خالی کیک و چای خوردیم (از اون کیکایی که فقط کیمیا درست می کنه!)

بعد از کمی حرفو بگو و بخند بخاطر ترسی که از جلوی دیگران ساز زدن دارم از بچه ها خواستم که برن اتاق بالا صحبت کنند..
چون با استادم جناب آقای خسروی کلاس داشتم! (برای اولین بار در طول ترم! همه دست بزنید!)
از آقایون موسوی و اسکندری و دانشگر و پرهیزکار مجددا معذرت خواهی می کنم اگر با لحن بدی صحبت کردمو و ناراحت شدید، خلاصه ببخشید!

بعد از کلاسم هم آخرین جلسه ی کانون در ترمی که گذشت تشکیل شد. بسم ا... !
تازه رسیدیم به اصل قضیه! تنها منظور از این پست اینه که افرادی که در جلسه حضور نداشتند و به دلایلی نتونستن بیان چیزی رو از دست ندن..
اما از اونجایی که با حافظه ی یک جلبک طرفید ممکنه یه سری از نکات رو فراموش کنم پس همین الآن از بچه هایی که بودند خواهش می کنم که اگر چیزی رو نگفتم حتما توی کامنت ها ذکر کنید، ممنون می شم.



1- همکاری بچه ها در اجرا ها و برنامه های مختلف

اولین بحث جلسه در مورد مسئولیت (نا)پذیری و کمک در برنامه های مختلف بود... آخرین برنامه ی کانون برنامه ی «نغمه های آسمانی» بود. درسته که لازم نیست همگی بریم روی سن اما کارهای پشت صحنه و هماهنگی و پخش پوستر و اینا کم نیست! همیشه به کمک احتیاج هست! برای اجرای این برنامه نیرو کم بود و بچه ها دست تنها (من خودم از جانب خودم معذرت می خوام که کمک نکردم) اما در هر صورت تجربه شد..
کمک هم نخوان بکنند حد اقلش اینه که کسی که یک مسئولستی رو می پذیره انجام وظیفه کنه!
هر کس هر مسئولیتی رو به عهده بگیره وظیفشه اون کارو انجام بده.. اگر به دلایلی دیگه نتونه باید اعلام برکناری کنه تا از کس دیگه ای برای کمک درخواست شه.
این تجربه ی خوبی بود، از الآن به بعد افرادی رو که قراره برای کارگاه ها مختلف فعالیت کنند از قبل تعیین می شن و سریعتر کادری که قراره کار کنه مشخص می شه.

2- Budget

به زودی یه سری صفحات تبلیغاتی روی وبلاگ گذاشته می شه که با هر بار کلیک روی آنها (هر IP در یک روز) 225 تومان به حساب کانون موسیقی ریخته می شه.
(در این بخش جلسه بین علمای ریاضی کانون بحث می شه که به ازای هر 5 نفر چقدر به کانون می رسه که در این میان...
ناگهان...
جناب آقای نائب دبیر آقای رضادوست بلند می شن و می گن (البته بلند نمی شن) : من یه نکته دیگه بگم؟
آقای پرهیزکار : جانم؟
آقای رضادوست : این کیکه مال کیه؟
آقای پرهیزکار : نوش جان
و این بحثم با خنده ی بچه ها تموم شد.
کسی به کیک شکلاتیه خانم سمیعی نه نمی تونه بگه!)
اما در کل هر کس ایده ای داره، فکری نظری چیزی که بتونه به بودجه ی کانون کمک کنه خوشحال می شم تو نظرات بخونم.

3- اتاق کانون

تا پایان امتحانات تمرین نداریم و اتاق کانون درش بسته است. عزیزان از 25 دی ماه لطفا لطفا لطفا وبلاگ و اینارو چک کنید. خواهشا! حتما یه پست برای اولین جلسه ی ترم بعد گذاشته می شه.

4- کنسرت عید

برنامه ی موسیقی عید کاملا دست کانونه! در فاصله ی بین 6 اسفند و 12/13 اسفند (قبل از اینکه دانشجوها خودشون تعطیل کنند برن) اجرا می شه.
فعلا برای این کار سرپرست نداریم و برای اجرا کمک و همکاریه همه ی همه ی همه ی شماها لازمه. منتظر دستور و حرف یه نفر نباشیم، کاملا با هم کار کنیم.
و از اینجا یه سری..

5- فعالیت های گروهی انجام می شوند
برای مثال یه سری افراد مسئولیت طراحی پوستر رو به عهده می گیرن، یه سری دیگه... که دبیر و نائب دبیر خودشون در پست های بعدی به این گروه بندی ها می پردازند. حتما بعد از امتحانات به وبلاگ سر بزنید!

6- کارگاه تاریخ موسیقی

این دومین کارگاه آموزشیست که به امید خدا کانون اجرا می کنه.
از بزرگان موسیقی دعوت می شه تا در باره ی تاریخ موسیقی در ژانر های مختلف صحبت کنند. یا بلیط فروشی خواهیم داشت یا ثبت نام خواهیم کرد.می شه با پول بدست آمده از این راه هم یه هدیه خوب برای کسی که دعوت می شه خریداری کرد. همه ی این ها در حد یک طرحه، ایده ای حرفی چیزی هست یادتون نره حتما توی نظراتتون بگید.

7- اجرای کنسرت کردی (شخصی)

 جناب آقای محمد عزیزی (که خودشون هم مدیر اجرایی خواهند بود) با همکاری کانون موسیقی این برنامه رو در فاصله ی 25 بهمن تا 5 اسفند در تالار ابو ریحان اجرا خواهند کرد. لازم به ذکره که در جلسه رای گیری شد و اعضای کانون که حضور داشتند موافقت خودشونو با این اجرا اعلام کردند. پوسترینگ و بلیط فروشی با کانونه!
دبیر هم توضیحات خوب و مفصلی در باره ی نحوه ی بلیط فروشی دادند که انشاا... در یک پست جداگانه به اون می پردازیم.

8- کنسرت (با هنرمندی گروه بانوان!!)

با فشردگی برنامه ها استقبال دانشجویان برای کنسرت اومدن کم می شه. به این دلیل تاریخ این اجرا به اوایل اردیبهشت موکول شد. درسته که قراره ژانر های مختلف کار شه اما خوب نیست همه ی برنامه ها پشت سر هم دیده بشه...
نظر؟ انتقاد؟

9- ترانه ی شهیدان دانشگاه


کانون با کمک همه ی بچه ها می خواد یه سرود برای شهیدان دانشگاه اجرا کنه. در جلسات آینده حتما درباره اش بیشتر صحبت خواهیم کرد.



و اما...
جلسه که تموم شد بلند نشدیم بریم..
نشستیم.. بچه ها ساز زدند.. خوندند.. گفتند.. خندیدند.. حسابی جمعمون جمع بود!
واقعا خیلی خوش گذشت!
آقای موسوی یه ترانه رو کامل با جدیت تمام خوند! آقای خسروی و خانم شفیعی سنتور زدند!
بجه ها پیانو زدند و آواز خوندند!
آقای پرهیزکار هم بالاخره یه تیکه از «سلام آخر» رو خوند!
من خودم اصلا دلم نمی خواست بلند بشم برم و الآن فقط منتظرم تاریخ جلسه ی بعدی مشخص بشه!

امیدوارم همگی خوب باشید و سازهاتون کوک باشه
سرتونو خیلی درد آوردم اما من از اولشم گفته بودم!!

الآن دیگه حرفام تموم شد و می تونید بیدار شید!

انشاا... که همتون امتحاناتون عالی بشه و ترم آینده فقظ چهره های خندان ببینم!
خدا قوت


Arrivederci! :D