آخرین اجرای سال 1391

من سه شنبه ساعت 3:30 تالار مولوی اجرا دارم .
اگه واقعا کلاس نداشتین و شرایطش بود بیاین.
منتظرتون هستم.

یا حق...

دعوتنامه - آخرین جلسه سال ۱۳۹۱ (به انضمامِ پیوست از فربد)

درود...
با توجه به پست قبلی که ظاهرا تعدادی از بچه ها موافق بودن به گذاشتن جلسه و صحبت در مورد ایده های مختلف و همفکری کردن و از همه مهمتر بحث درباره نشریه .

و اینکه سه شنبه آخرین روزیه که بچه ها دانشگاه هستند ، این جلسه غیر رسمی ما روز سه شنبه ساعت ۱۲ الی هروقت بچه ها موندن توی همون اتاق همیشگی که بوی رنگ می ده برگذار می شه .

تبصره : من هر چیزی به ذهنم رسید رو گفتم ، اگه فکر می کنید چیزی جا مونده ممنون می شم توی نظرات اضافه کنید .
 تبصره ۲ : کلا هر چیزی به ذهنتون می رسه حتی اگه موافقین هم بگین لطفا ، بدون نظر نذارین بمونه ، اینجوری حداقل احساس می کنم می خونید پست ها رو ...ممنون

نامه تمام.



توجه : سه شنبه ساعت ۱۲ الی ۱ بچه های کانون فیلم جلسه دارن و اینکه من هم

سه شنبه حدود ساعت ۳ به بعد داخل تالار مولوی اجرا دارم . بهتره به فکر یه زمان دیگه ای باشیم ، که در اونصورت همه باید یکی از کلاس هامون رو نریم... 

 

اضافه‌شده توسطِ فربد: ‌

 

آخرین جلسه‌یِ سالِ 91 رو سه‌شنبه، ساعتِ 2 تا 3:10 برگزار می‌کنیم. 

 

12 تا 2 کانونِ تئاتر جلسه‌یِ نمایش‌نامه‌خوانی داره (که پیشنهاد می‌کنم برایِ آشناییِ بیشتر با کانونِ تئاتر در اون شرکت کنین) و ساعتِ 3:30 تا 5:30این‌ها هم جشنِ نوروزه که در تالارِ مولوی توسطِ انجمن علمیِ برق برگزار می‌شه که پوریا امیدی در دو پارت دو اجرایِ کوتاه در اون خواهد داشت، و وقتی از دبیرِ انجمن پرسیدم که آیا شرکت در این جشن برایِ عموم آزاد است یا خیر این پاسخ رو گرفتم (نقلِ به عین): 

"صددرصد آزاده و بسیار بسیار خوشحال می‌شیم که خودتون و دوستانتون تشریف بیارین." 

به دوستانِ علاقه‌مند و خسته از یک‌ونیم نیم‌سالِ تحصیلی پیشنهاد می‌کنم شرکت کنن و کارِ خوبِ پوریا رو هم ببینن. 

 

سه محورِ اصلی خواهد داشت صحبت‌هامون به ترتیبِ اولویت تو این آخرین جلسه: 

1. کنسرت ها 

2. نشریه 

3. آراییدنِ اتاقِ کانون 

 

1) 11 نفر از اعضاء، خودِ موسیقایی‌شون رو در پست ها معرفی کردن؛ و اندازه‌یِ کافی در موردِ امکانات و شرایطِ کنسرت‌ها و اجراها صحبت شده. وقتشه تصمیمتون رو بگیرین و با هم هماهنگ بشین، تعطیلات فرصتِ خوبیه برای تمرین‌ها و آماده‌شدن برایِ کنسرت‌هایِ اونورِ سال. به تجربه هم بگم که اگه از زمانِ تعطیلاتِ فروردین استفاده نکنین، بعیده که اجراتون برایِ بهارِ 92 آماده بشه. 

 

تاکید می‌کنم که ترمِ امسال کوتاه‌تره: هفته‌یِ دومِ خرداد امتحان‌ها شروع می‌شن: آخرایِ اردیبهشت و روزهایِ اولِ خرداد رو آخرین مهلتِ اجرا در نظر بگیرین، در خوش‌بینانه‌ترین حالت. 

 

این نکته‌یِ کمک‌کننده رو هم بگم که، برایِ گروه‌ها و اجراهاتون می‌تونن از کسایی که دانشجویِ این دانشگاه نیستن هم، با هماهنگی، استفاده کنین.

 

بسیار مایلم که برایِ بهارِ اِمسال چند اجرا داشته باشیم که این اتفاق کانونمون رو بسیار مرئی‌تر از چیزی که الآن هست می‌کنه. 

 

خودِ من سعی دارم که کنسرتی رو برایِ اواخرِ اردیبهشت آماده کنم. 

 

آبتین غلام‌پور هم قولِ کنسرتی رو برایِ اون‌ورِ سال داده. 

 

عجله کنین، تصمیم بگیرین، و تمرین‌ها رو شروع کنین! 

 

2) حداقل دو نفر در بینِ اعضامون می‌شناسم که تجربهِ خوب و قوی ای در کارِ نشریه دارن. وقتشه مدیر مسئول، صاحب امتیاز و سردبیرِ نشریه رو مشخص کنیم یا دستِ کم در موردشون صحبت کنیم، شرح و تقسیمِ وظایف کنیم، و سایر چیزهایی که بچه‌هایِ اهلِ فن بهتر می‌دونن. تصورم اینه که تو تعطیلات، کسایی که به کار در نشریه علاقه‌مندن، می‌تونن کارهایِ خوبی بکنن یا حداقل طرح‌هاش رو بریزن؛ از نوشتنِ مقاله و گردآوری و ترجمه بگیرین، تا چیزهایِ غیرِ روتین‌تر. 

 

3) مشخصه!: چطور تزئین و "کانون موسیقی‌ای" کنیم اتاقمون رو؟ بهش فکر کنین. تو خودِ جلسه اون‌هایی که تا همین الآن به ذهنمون رسیده رو مطرح می‌کنیم. فکر کنیم و ذوق و خلاقیت به خرج بدیم. 

 

تصورِ پرادعایی از این کانون دارم؛ به سمتِ بالفعل کردنش بریم. 

 

لبخند. 

 

دعوتنامه غیر رسمی

بچه ها نظرتون درباره اینکه یه جلسه حظوری این هفته بزاریم چیه ؟

توضیه اینکه توی این جلسه تقریبا کار خاصی قرار نیست انجام بدیم و فقط بهتره یه جلسه به عنوان آخرین جلسه سال ۱۳۹۱ داشته باشیم و بچه هایی که توی این مدت کارهایی که کردن رو بگن یا اگه فکرهای جدید به ذهنشون رسیده مطرح کنن.

پ.ن ۱ : این پست فقط جهت یک نظرسنجی نوشته شده و در نهایت تصمیم گیرنده همه بچه ها هستند.

پ.ن۲ : راجع به روز و ساعت جلسه بعدا دوباره نظرسنجی می شه.

معرفی

پوریا

    متولد خرداد ۱۳۷۱ . ورودی ۹۰ فیزیک.
توی خرداد ماه سال ۱۳۸۱ بود که موسیقی رو شروع کردم ، از همون اول هم تار رو انتخاب کردم به دلیل علاقه شدیدی که به این ساز داشتم.
   تعداد استادهایی که داشتم زیاد نبودن ولی از بهترین استاد هایی که پیششون با افتخار کسب علم کردم می تونم به استاد حسین علیزاده استاد ارشد تهماسبی اشاره کنم. لازم به ذکر که مثل تمام نوازنده های تار ، ستار هم می تونم بزنم ولی اعتراف می کنم هیچوقت ستار زدنم مثل تار زدنم نبوده و نیست.
   دوره ردیف موسیقی ایرانی رو کاملا تموم کردم علاوه بر اون ردیف آوازی استاد دوامی رو هم رو هم تموم کردم، کمی هم موسیقی مقامی کار کردم (مثل مکتب تار تبریز و اصفهان و…)
   تابستان ۱۳۸۹ بود که توی کشور ترکیه به یادگیری ساز باقلاما شروع کردم و بعد از ۳ ماه کارم رو توی ایران پیش استاد کمال بینیجی و استاد سپهری ادامه دادم و هنوز هم در حال یادگیری بیشتر هستم… موسیقی ترکیه رو به علت اینکه یک ملیت ترکیه ای هم دارم کامل می شناسم .
  یه ساز دیگه رو هم به صورت متوسط می زنم (البته فقط جهت سرگرمی و صدای خاص این ساز ) ساز بوزوکی هستش. 
   از مهمترین اجراهایی که داشتم میتونم به جشنواره آموزشگاههای موسیقی کشور در فرهنگسرا نیاوران-جشنواره موسیقی جوان در تالار رودکی ، اشاره کنم ( البته توی هیچکدوم مقامی کسب نکردم)
   علاقه شدید به دوئت یا به اصطلاح دو نوازی و سوال و جواب کردن با هر نوع سازی دارم ،تجربه سرپرستی کردن گروه هم دارم. بیشتر از کارهای فقط سنتی,  کارهای تلفیقی انجام دادم…
   در آخر هم می تونم بگم فعلا یه سری ایده ی پراکنده توی سرم واسه انجام دادن توی دانشگاه دارم ولی حتما قصد دارم این ساز های به اصطلاح عجیبی رو که می زنم به همه معرفی کنم ، به بقیه هم در حد امکان اگه از من کمک خواستن کمک کنم.

پ.ن :‌ اگه سوالی دارین یا قسمتی از حرفام نا مفهموم بوده یا انتفادهارو خوشحال می شم توی نظرات شما ببینم.
  
نامه تمام...